تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:, | 20:1 | نویسنده : مهرداد براتی



تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:تقلب, | 19:42 | نویسنده : مهرداد براتی



تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:, | 19:41 | نویسنده : مهرداد براتی



تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:تخس, | 19:35 | نویسنده : مهرداد براتی



تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:جوک, | 19:23 | نویسنده : مهرداد براتی
دکتر : اگه بهت یه کش بدیم چکار می کنی؟
دیونه : باهاش تیرکمون درست می کنم میزنم شیشه همسایه رو میشکونم
دکتر : بستریش کنین
چند ماه بعد
دکتر : اگه بهت یه کش بدیم چکار می کنی؟
... دیونه : باهاش تیرکمون درست می کنم میزنم شیشه همسایه رو میشکونم
دکتر : بستریش کنین
چند ماه بعد
دکتر تصمیم می گیره سوالشو عوض کنه!
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


ادامه مطلب
تاريخ : 8 دی 1391برچسب:, | 19:22 | نویسنده :

در امتحان پایان ترم دانشکده پرستاری ، به راحتی به سوالها جواب می دادم که به آخرین سوال رسیدم :

نام کوچک خانم نظافتچی دانشکده چیست؟

سوال به نظرم خنده دار می آمد. در طول چهار سال گذشته، من چندین بار این خانم را دیده بودم، ولی نام او چه بود؟

کاغذ را تحویل دادم ، در حالی که آخرین سوال امتحان بی جواب مانده بود ...

پیش از پایان جلسه ، یکی از دانشجویان پرسید: استاد، منظور شما از طرح این سوال عجیب چیست؟

استاد جواب داد: در آینده ، شما افراد زیادی خواهید دید ، همه آنها شایسته توجه شما هستند ،آنها را بشناسید و به آنها محبت کنید، حتی اگر این محبت فقط یک لبخند یا یک سلام دادن ساده باشد...



تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:فیلم هندی, | 19:18 | نویسنده : مهرداد براتی
داشتیم فیلم هندی میدیدیم!!!
.
.
.
.
... .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سلمان خان با یه کلاش یه گردان زرهی رونابود کرد!!! گفتم بابا ایناخالی بندیه!!! بابام گفت خالی بندی اینه که راننده سیگارمیکشه توبوسیگارمیدی!!!




تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:, | 19:13 | نویسنده : مهرداد براتی
به مامانم میگم:
یادش بخیر بچه بودیم چقدر ما رو کتک زدیا!
شطرق خوابوند در گوشم گفت:
این دروغا چیه که میگی؟
من کي دستم روتون بلند شده؟! :|
... چی بگه آدم خب!!!




تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:, | 19:12 | نویسنده : مهرداد براتی
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:پشت هر انسان موفقی, | 19:11 | نویسنده : مهرداد براتی
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:, | 14:50 | نویسنده : مهرداد براتی
تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:, | 14:35 | نویسنده : مهرداد براتی
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:, | 14:33 | نویسنده : مهرداد براتی
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
کاملا مردونه


ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:جسارت,, | 13:45 | نویسنده : مهرداد براتی



تاريخ : جمعه 8 دی 1391برچسب:بیماری یخچال گرایی, | 1:18 | نویسنده : مهرداد براتی
بیماری یخچال گرایی چیست ؟؟؟
.
.
.
.
... ..
.
.
نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن درب یخچال می‌کند، در حالی‌ که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا میداند که چه می‌خواهد از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج میشود سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می‌گیرد درب یخچال را باز می‌کند، چیزی بر نمیدارد درب را می‌بندد.
این بیماری به وفور در میان متولدین دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به چشم می‌خورد




تاريخ : پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, | 21:39 | نویسنده : مسعود غفاری

شما یادتون نمیاد ...

منم یادم نمیاد....

ولی میــــگن آدمــا یه زمــانی مهــــربون بـــودن ...!!



تاريخ : پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, | 21:29 | نویسنده : مسعود غفاری

تا حالا دقت کردید که توی مراسم عرفانی و روحانی و جاهای مقدس چرا شمع روشن می‌کنند؟

تا حالا به این فکر کردید که چرا روی کیک تولد شمع می‌گذارند و لحظه فوت کردن شمع می‌گویند آرزو کن؟

به نظر شما این کار بی‌دلیل انجام می‌شود؟

 راز شمع چیست؟

جواب این سوال‌ها را اگر بخواهیم پیدا کنیم به یک نکته اول باید اشاره کنیم:

عالم خلقت اگر تجزیه بشود به چهار عنصر می‌رسیم: آب، آتش، باد، خاک و در دل این چهار عنصر شعور الهی وجود دارد.

اگر موقع دعا کردن جایی باشیم که این چهار عنصر وجود داشته باشند استجابت دعا به شدت اتفاق می‌افتد.

شمعی که می‌سوزد این چهار عنصر را با هم دارد:

موم شمع: خاک

شعله شمع: آتش

دود شعله: باد

موم ذوب شده: آب

وقتی موقع دعا کردن به شمع در حال سوختن نگاه می‌کنیم به شعور الهی متصل‌تر می‌شویم و درحالت آلفای ذهنی قرار می‌گیریم.

حالتی که در آن به شعور الهی و خدای درونت وصل میشوی و دعا به راحتی به عالم بالا می‌رود و به استجابت می‌رسد اگر با قوانین خیر هماهنگ باشد.

بله راز شمع این است.

برای همین در محراب‌ها و مکان‌های مقدس برای دعا کردن شمع روشن می‌کنند و روی کیک تولد شمع می‌گذارند و لحظه فوت کردنش می‌گویند آرزو کن!



تاريخ : پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, | 21:15 | نویسنده : مسعود غفاری

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

 کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

 زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

 بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی...



تاريخ : پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, | 21:6 | نویسنده : مسعود غفاری

 


 

 

اشتباهی خونه یه خانم مسنی رو گرفتم، اومدم معذرت‌خواهی کنم هی می‌گفت رضا ‌جان تویی؟ هی می‌گفتم ببخشید مادر اشتباه گرفتم، باز می‌گفت رضا جان تویی مادر؟ می گفتم نه مادر جان اشتباه شده ببخشید! اسم سوم رو که گفت دلم شکست.. گفتم آره مادر جون، زنگ زدم احوالتون رو بپرسم. اون قدر ذوق کرد که چشام خیس شد.

چه مادر و پدرها و پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی که چشم انتظار یه تماس کوچولو از ما هستن.. ازشون دریغ نکنیم!

 



تاريخ : پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:دلتنــگـم, | 9:56 | نویسنده : مهرداد براتی

گاهـ ـی حجـ ـم ِ دلــــتنـگی هایـ ـم 

آن قــَ ـــ ـدر زیـاد میشود 

که دنیــــا 
 
با تمام ِ وسعتش 
 
برایـَم تنگ میشود ... 
 
...

گاهـ ـی حجـ ـم ِ دلــــتنـگی هایـ ـم 

آن قــَ ـــ ـدر زیـاد میشود 

که دنیــــا 
 
با تمام ِ وسعتش 
 
برایـَم تنگ میشود ... 
 
... دلتنــگـم... 
 
دلتنـــــگ کسی کـــــه 
 
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از 
 
حرکـت ایستـاد... 
 
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید... 
 
دلتنگ ِ خودم... 
 
خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم کـرده ام ..!!!
... 
 
دلتنـــــگ کسی کـــــه 
 
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از 
 
حرکـت ایستـاد... 
 
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید... 
 
دلتنگ ِ خودم... 
 
خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم کـرده ام ..!!!


جـــــامـــانــــده استـــ 

چیــــــزی جایــــی 
 
کـــه هیـــــچ گـــاه دیـــگر 
 
هیـــــچ چیـــز 
 
جایــــش را پــــر نـــخواهـــد کـــرد 
 
نــه مــوهـــای سیـــاه و 
 
نــــه دنــــدانــهـــــــای سفیــــــد ...



تاريخ : پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, | 9:53 | نویسنده : مهرداد براتی

 دنبــال کـه کنـی 

رد پــایـمـ را اینــ روزهـا 

جــا پـای آفتــابــ گــذاشتـه امـ... 

فــراری شـده امـ 

از سـایـه هــا... 

از... 

سنگینــی ســایــه هـــا بــر زنـدگــی امـ...

سایــه هایی که حجمشــان قامتـــ شکن لستــ...



تاريخ : پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, | 8:41 | نویسنده : مهرداد براتی
دانشجویی که توانایی اینو نداشته باشه 2خط تقلب بکنه ....
.
.
.
.
... .
.
.
.
.
.
.
.
.
فردا چجوری میخواد توو این مملکت گلیم خودشو از آب بیرون بکشه ؟!؟!
چجوری میخواد کار پیدا کنه ؟!؟!
چجوری میخواد زندگی کنه ؟!؟!
هـــــــــا چه خاکی میخواد به سرش کنه عآآخـــه ؟؟!




تاريخ : 6 دی 1391برچسب:, | 22:40 | نویسنده :

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند......معنی کور شدن را گره ها می فهمند.........

سخته بالا بروی ،ساده بیایی پایین....... قصه تلخ مرا سرسره ها می فهمند....

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن،چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند.....

افسوس که نگاهت را پنهان کردی..... وتو به من یا د دادی که آرزوهایم را پنهان کنم ودر

سوگ نرسیدن به آنها فقط سکوت کنم

 



تاريخ : 6 دی 1391برچسب:, | 22:35 | نویسنده :

خسته ام . . .

خسته ام . . . خسته از خستگی خسته کننده ی تنم که مرا سخت شکست

خسته ام . . . خسته از مردم این شهر غریب

همشان خفته به خواب خوش خرگوشی خویش

که به خودخواهی خویش من و هر عشق مرا همه بر دار کشند

خسته ام. . .  خسته از لشکر تکرار زمان

که به سرکردگی ثانیه ها همه ی عمر،مرا غارت کرد



تاريخ : 6 دی 1391برچسب:, | 22:22 | نویسنده :

 

آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد .

شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد

حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد ،

چه قدر دوســتت دارد !

و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد !



تاريخ : چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:, | 19:11 | نویسنده : مسعود غفاری

آقــــا جـــان؛

  بـبـخـش کـه بـا یـک حـرفِ قـبـیـلـه ی مـایـاهـا؛

  یـادمـان رفـت کـه؛

  بـی آمـدن تـو؛

  دنـیـا تـمـام نـمـی شـود ...

السلام علیک یا أباصالح المهدی ادرکنی «عج»



تاريخ : چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:, | 19:7 | نویسنده : مسعود غفاری

چه خوب می شد اگر گاهی آدم می تونست ..                                         

 دوستــای خــوب مـجـازی شـــو ...         

 مـثـل یـک عـکـس گـل سـرخ،

                                                    مــثــل یـــک آهـنـگ قـشـنـگ،
 

  مــثــل یـــک کـتـاب عـــالـــی، 

  دانــلـــود کــنـــه،


  بــیـــاره پــیـــش خــودش !!!


 

هزیان های راد                   


 



تاريخ : چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:, | 19:2 | نویسنده : مسعود غفاری

چه احساس خوبیه وقتی می شنویم کسی می گوید :
 

 مـــواظـــب خـــودت بـــاش !!!

 

 اما خیلی بهتر از اون اینه  که می شنویم کسی می گوید :

 

  خـــودم هــمــیــشـــه مـــواظـبــتــم !!!


 



تاريخ : چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:, | 18:50 | نویسنده : مسعود غفاری

سلام همکلاسی های عزیز ،من و آقای صفری نشستیم یه گونی فکر کردیم گفتیم بگیم هر کی هر تجربه ای در زندگیش داشته و فکر میکنه به درد بچه ها میخوره و فکر میکنه برای بچه ها درس داره بگه تا خودش با این کار نزد خدا ثوابی برده باشه و هم بچه ها هم از تجربه های شما دوستان استفاده کنند ممنون میشیم اگر نظر بگذارید  

باتشکر  



صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 16 صفحه بعد