دوران شیرین!!! دانشجویی

دوران شیرین!!! دانشجویی
پرستاری شازند 91

 سلام خدمت دوستای عزیز و سروران گرامی خودم

بچها اگه این پست رو کامل بخونید و عمل کنید ممکنه واقعا مسیر زندگیتون  عوض بشه و امیدوارم هر کسی که میخونه به قول بچها گفتنی برداشت مثبت داشته باشه!

خوب

تا حالا شده از خودتون بپرسید واقعا چی میخوام تو زندگیم؟؟

میخوام به کجا برسم؟میخوام چیکار کنم؟ چجور آدمی باشم؟چجور کلاسی داشته باشم؟

ببینید بچها من خودم قبلا شدیدا آدم آرمان گرایی بودم و یکم ضربه خوردم از این مساله

یکم بیشتر توضیح میدم واستون:

مثلا من دوس داشتم تو زندگیم (حداقل) مثل پروفسور سمیعی {بهترین جراح مغز و اعصاب جهان} بشم

خوب دوستان این فقط یه آرزو بود ولی تا واقعیت یافتنش خیلی فاصله دارم... میدونم الان خیلی هاتون کلی تو دلتون بمن خندیدید

ولی یکم واقعگرایانه که به زندگی خودم نگاه میکردم میبینم که الان من پزشکی نیستم و تغییر رشته به پزشکی خیلی واسم زمان بر هست(دوستان نزدیکم میدونن که چقدر دنبالش بودم حتی اسپانیا هم یه جورایی پذیرش گرفتم ...)

بخاطر همین اهدافم رو باید درست میکردم

یه جورایی چیز باارزش دیگه ای پیدا کنم که تو زندگی منو راضی کنه!

خیلیییییییییییییییییییی زمان و انرژی از من گرفت که خودمو پیدا کردم(اینو مهرداد در جریانش هست)

خوب! ولی الان میدونم میخوام چیکار کنم و هدفم مشخصه! فکر میکنم با توکل به خدا و تلاش زیاد بتونم بهش برسم خیلی احساس خوب و بهتری نسبت به قبلم دارم 

انرژِیم داره 100 برابر قبل میشه و بنظرم میتونم از زمانم استفاده کنم

به قول یکی از دوستان خارجیم من آهنگ قلب و روحمو پیدا کردم(هدف دنیا و آخرتیمو)

اینم جملش با ترجه آلمانی اگه واستون جالبه:

Meine Herzfrequenz hat Rvhmv

بچها همه این حرفارو زدم که به این نتیجه برسم که بچها تو انتخاب روش زندگی خیلی فکر کنید

انتخابتون باید طوری باشه که وقتی به عقبت نگاه میکنی خوشحال باشی یا حداقل اینکه ناراحت نباشی و افسوس نخوری که ای وای کاشکه فلان کارو میکردم کاشکه اون لحظه فکر میکردم و هزاران کاشکه که هرکسی تو زندگیش داره ...

بچها من تو زندگیم انتخابی کردم که به شدت ناراحتم ازش اونم انتخاب فرد نا مناسبی به عنوان دوست بود

و انتخابی کردم که به شدت خوشحالم ازش...(که بماند) که فقط و فقط لطف خدا بود که تو اون محیط من این رو انتخاب کردم

بچها این مساله خیلی جای بحث داره ولی من به همین میزان اکتفا میکنم!

خوب دوستان باور کنید نوشتن این پست واسه خودم خیلی زمان برد ولی بنظرم ارزششو داشت

با آرزوی سربلندی همتون در دنیا و آخرت



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, ] [ 12:49 ] [ محمد مهدی حسن بیگ ]
درباره وبلاگ

درختان خشک و عریان بودند ، آسمان ابری ، شاید هم صاف و بی ابر بود.وقتی در دومین ماه فصل سرد سال به هم ملحق شدیم و کتاب عشق پرستاری را آغاز نمودیم ،با هم عهد بستیم که همچون درختان ، سبز شویم و در لباس سفید محبت ناجیان عشق باشیم و یه چیز دیگه: ما پرستاریم و قراره با پرستاری زندگی کنیم و شاید پرستاری زندگیمون بشه و همه میدونن که پرستارها روح بزرگی دارن پس بیاین... اینجا وبلاگ دانشجویان پرستاری ورودی 91دانشگاه علوم پزشکی اراک ، دانشکده پرستاری و مامایی است. امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد قبول بازدید کنندگان عزیز قرار بگیرد. پرستاری اراک91 . پرستاری شازند 91 .پرستاری اراک 91.پرستاری شازند91.پرستاری اراک-91
امکانات وب
ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 2160
بازدید کل : 23688
تعداد مطالب : 480
تعداد نظرات : 724
تعداد آنلاین : 1

. . .. .. ..